گروه تحلیل و ترجمه شرکت اطلاعرسانی و آموزش بورس - ایندیپندنت در این رابطه نوشت:
ابهاماتی در خصوص آینده و فرجام نقشه راه ترامپ مطرح است که معطوف به بوروکراسی سیاسی-اقتصادی در ایالات متحده آمریکاست. این بوروکراسی پیچیده، به طور کلی امکان تغییر برخی ریلگذاریهای اقتصاد داخلی در آمریکا را دشوار میکند.
ماجرای ذخیره راهبردی چیست؟
ترامپ در صدد است به مخاطبان بازارسرمایه اطمینان بدهد که رویکرد دولت او نسبت به رمزارزها و تجارت دیجیتال، بلندمدت بوده و از این طریق، بستری مطمئن را در حوزه سرمایهگذاری دیجیتال صورت دهد. ترامپ با اشاره به نام پنج رمزارز، اعلام کرد که مایل است آنها در یک ذخیره راهبردی جدید گنجانده شوند تا آمریکا به "پایتخت رمزارز جهان" تبدیل شود. استناد ترامپ به واژه "ذخیره راهبردی"نشان دهنده همین رویکرد کلان است.
پس از این سخنان، قیمت پنج رمزارزی که او نام برد (بیتکوین، اتریوم، ریپل، سولانا و کاردانو) بهسرعت افزایش پیدا کرد؛ اما این افزایش سرعت میتواند تحت تاثیر برخی تحولات، کند شده یا حتی وضعیتی معکوس پیدا کند.
جو بایدن، رئیسجمهور سابق آمریکا قبلتر به دلایلی از جمله کلاهبرداری گسترده در فضای مجازی، پولشویی و نامشخص بودن برخی قوانین نوین در عرصه تجارت دیجیتال، محدودیتهای شدیدی بر روی تجارت رمزارزها اعمال کرده بود اما اکنون ترامپ از رمزارز به مثابه یک ذخیره راهبردی برای آمریکا یاد میکند، هر چند که هنوز ساز و کار این ذخیرهسازی را برای مخاطبان عام و حتی خاص خود تشریح نکرده است؛ اما سوال اصلی اینجاست، آیا نقشه راه ترامپ در این خصوص مورد پذیرش ساختار اقتصادی و بوروکراتیک ایالات متحده قرار خواهد گرفت؟
الزام یا مطلوبیت؟!
یکی از نکات قابل تامل در اظهارات ترامپ، معطوف به الزامآور بودن قانونی است که قصد ابلاغ آن را دارد. رئیس جمهور آمریکا در این خصوص میگوید:
"فرمانی امضا کردهام که کارگروه ریاستجمهوری را ملزم میکند برای ذخیره راهبردی رمزارز شامل ریپل، سولانا و کاردانو اقدام کند و بدیهی است که بیتکوین و اتریوم، بهعنوان دیگر رمزارزهای ارزشمند، در مرکز این ذخیره خواهند بود"
ابهام قانونی
اما اصل ماجرا، معطوف به ابهام قانونی در خصوص فرمان اخیر ترامپ و متعاقبا، نحوه و شدت اجرایی شدن آن است. هنوز مشخص نیست که آیا ایجاد یک ذخیره راهبردی ملی جدید نیازمند تصویب کنگره است یا خیر. هنوز قانونگذاران آمریکایی در این خصوص مواضع روشنی اتخاذ نکردهاند. در صورتی که ترامپ بخواهد قوانین بنیادین (خصوصا در قبال ذخایر استراتژیک و راهبردی آمریکا) را تغییر بدهد، نیاز به تصویب دو سوم نمایندگان کنگره وجود خواهد داشت.
با این حال هنوز مشخص نیست رئیس جمهور آمریکا چگونه میخواهد این مسئله را حل و فصل کند! البته در اینجا رئیسجمهور میتواند به صورت محدود از حق وتوی خود استفاده کند. برخی تحلیلگران آمریکایی نیز معتقدند ترامپ میتواند یک فرمان اجرایی را لااقل در دوران ریاست جمهوری خود، لازمالاجرا تلقی کند؛ اما رئیسجمهور بعدی آمریکا (خصوصا اگر به حزب دموکرات تعلق داشته باشد) میتواند اجرای این قانون و فرمان اجرایی را متوقف سازد.
در چنین شرایطی، نمیتوان از رمزارز به مثابه یک ذخیره راهبردی (که تا سالیان دراز تبدیل به منبع اصلی درآمدها و سرمایهگذاری داخلی و خارجی آمریکا شود) یاد کرد. بنابراین، ما با مناقشهای مواجه هستیم که در هر دو بعد حقوقی و سیاسی، دارای ابعاد و زوایای پیچیدهای است و باید منتظر تعیین تکلیف اولیه فرمان اجرایی ترامپ ماند.